فیلم گلادیاتور 2 بیشتر شبیه یک بازسازی است تا دنباله - کیوسک خبری آشنا

البته فیلم گلادیاتور 2 بدون راسل کرو هم معنی نمی دهد؛ گلادیاتور رجحانن اجرای عمر حرفه ای راسل کرو را به تصویر می کشد و به جرئت می توان گفت او دیگر در هیچ فیلمی به مقدار گلادیاتور عالی عمل ننموده است؛ فیلمی که مشخصا برایش جایزه اسکار رجحانن بازیگر مرد را نیز در پی داشت. ولی می دانیم که راسل کرو بی شک در فیلم تازه حضور نخواهد داشت. برای همین، شاید بهتر بود ریدلی اسکات سراغ فیلم گلادیاتور نمی رفت و یک داستان مجزا با عنوانی مجزا برای گلادیاتور 2 انتخاب می کرد.

در گلادیاتور صحنه های اکشن بی امان، هیجان انگیز و خیره نماینده هستند. دیالوگ ها آنقدر فوق العاده اند که هنوز که هنوز است جملات آن از یادمان نرفته است. حتی آن هایی که خیلی چیز زیادی از فیلم اصلی را به یاد نمی آورند، مونولوگ کرو را فراموش ننموده اند که می گفت نام من ماکسیموس دسیموس مریدیوس است، فرمانده لشکر شمال….

برای همین انتظارات بالایی از دنباله گلادیاتور وجود دارد؛ مخصوصا برای نوستالژی که با این سبک از فیلمسازی همراه است. بالاخره امروزه در جهانیی زندگی می کنیم که با محصولات کاپیتالیسم و سینمای ابرقهرمانی اشباع شده ؛ اما گلادیاتور 2 می تواند یادآور آن دورانی از تاریخ سینما باشد که فیلم های پرفروش گیشه می توانستند درام تاریخی درباره روم باستان باشند. البته شکی در آن نیست که حضور بازیگرانی در فیلم تازه، که همه از چهره های محبوب و سرشناس هالیوود امروز هستند، از پدرو پاسکال و دنزل واشنگتن تا پاول مسکال، تماشا فیلم را اجتناب ناپذیر می نماید.

هالیوود تشنه دنباله های تازه از فیلم های قدیمی است

هالیوود چند سالی است روی موج نوستالژی مانور می دهد و مدام سراغ ساخت دنباله برای فیلم هایی می رود که مخاطبان امروزی موقع اکران آن ها حتی به جهان نیامده بودند. فیلم بیتل جوس 2 (Beetlejuice Beetlejuice)، گردبادها (Twisters)، تاپ گان: ماوریک (Top Gun: Maverick) و حالا گلادیاتور 2. البته هواداران گلادیاتور شانس بیشتری داشتند و تنها لازم بود 24 سال برای فیلم بعدی صبر نمایند؛ نه مثل بیتل جوس 2 که حالا پس از گذشت 36 سال از فیلم اول قرار است بیاید.

گلادیاتور 2 اما به جز دنبال کردن ترند ساخت دنباله بر فیلم های قدیمی، ژانری کهنه اما محبوب را زنده می نماید. ژانر فیلم ها با موضوع روم باستان اولین بار در دهه 60 میلادی با اسپارتاکوس (Spartacus) هوادار پیدا کردند. اما به نظر می رسد این ترند دوباره بازگشته و بینندگان هم که تا اینجای کار مشتاق تماشا این دسته از داستان ها بوده اند.

برای مثال، به جز فیلم گلادیاتور 2 که برای نوامبر سال جاری میلادی در راه است، اخیرا سریال ده قسمتی آنان که در آستانه مرگ هستند (Those About To Die) نیز منتشر شد که داستانش در روم باستان می گذرد و آنتونی هاپکینز و ایوان ریان (از بازی تاج و تخت) در آن بازی می نمایند. تازه خود دنزل واشنگتن نیز قرار است در فیلمی از آنتوان فوکوا برای نتفلیکس حضور داشته باشد که داستان هانیبال کارتاژی، که امپراتوری روم را به چالش کشید، دنبال می نماید.

انتشار گلادیاتور در سال 2000 نقطه عطفی در فرهنگ مدرن برای علاقه به روم باستان بود. این فیلم نه تنها شهر و امپراتوری روم بی بدیل را روی پرده می آورد که بخش اعظمی از تاریخ غرب به آن وابسته است، بلکه بسیاری از موضوعات فراموش شده، مثل رابطه پیچیده بین قدرت امپراتوری و توده مردم را آنالیز می کرد.

البته این ها برداشت هایی است که می توان از این فیلم کلاسیک داشت؛ وگرنه خود ریدلی اسکات که دغدغه صحت و دقت تاریخی ندارد. وقتی بعضی مورخان به جدیدترین فیلم او، ناپلئون، ایراد گرفتند که از فکت های تاریخی پیروی نمی نماید، اسکات به ایرادات آن ها اینگونه پاسخ داد: مگر خودت آنجا بودی؟

اما تریلر فیلم گلادیاتور 2 باعث ایجاد سروصدای تازه ای شد که با اینکه صحنه های خیره نماینده ای از مواجهه لوسیوس (پاول مسکال) با یک کرگدن داشت و انتخاب موسیقی متفاوت و بازیگری دنزل واشنگتن بحث های زیادی به راه انداخت، اما حداقل امیدها برای پایبندی به حقایق تاریخی را زنده نگه داشت. در این تریلر می توانید مبارزه های آبی در کولوسیوم و جنگیدن با کرگدن را ببینید که از نظر تاریخی درست هستند.

داستان فیلم گلادیاتور 2 به فیلم اول شباهت دارد

انتظارات برای تماشا فیلم گلادیاتور 2 بالاست و نمی توان برای تماشا آن صبر کرد. با این اوصاف، نمی توان این را هم نادیده گرفت که داستان فیلم تازه بیشتر از آنکه یک چیز کاملا متفاوت باشد یا داستان فیلم اصلی را بسط دهد، تنها داستان گلادیاتور 2000 را بازتعریف می نماید.

چیزی که تریلر فیلم درباره داستان به ما می گوید این است که ژنرالی تبدیل به برده می گردد، این برده تبدیل به گلادیاتور می گردد و این گلادیاتور از امپراتور سرپیچی می نماید. اگر چشم بسته این داستان را برای کسی بگویید، فکر می نماید دارید داستان فیلم اول گلادیاتور را برایش تعریف می کنید و نه دنباله آن.

خلاصه داستان فیلم 2000 این است که یک رومی به ناحق از قدرت خود خلع می گردد؛ پس تصمیم می گیرد با نشان دادن رجحان اش در عرصه گلادیاتوری از کسانی که به او ظلم نموده اند انتقام بگیرد. این خلاصه داستان را می توان مو به مو برای گلادیاتور 2 هم استفاده کرد.

به نظر می رسد فیلم تازه ریدلی اسکات، که احتمالا داستانش 19 سال پس از فیلم اول و در 211 میلادی می گذرد، کاراکتر ماکسیموس (راسل کرو) را به دو کاراکتر مجزا تقسیم نموده است: لوسیوس با بازی مسکال و ژنرال آکاسیوس با اجرای پدرو پاسکال. لوسیوس می خواهد با تبدیل شدن به یک گلادیاتور انتقام مرگ عزیزانش را از امپراتوری بگیرد؛ لوسیوس اما پس از یورش نومیدیا به رم فرستاده شده و در میانه یکی از مبارزاتش در میدان نبرد، مادرش را می بیند که نمی داند زنده است یا نه.

در عین حال، آکاسیوس را داریم که از امپراتوران خود سرپیچی می نماید و او هم تبدیل به یک گلادیاتور می گردد. مارکوس آکاسیوس، یک ژنرال رومی است که زیر نظر ماکسیموس کرو آموزش دیده و روایت را با اولین فیلم مرتبط می نماید.

در میان کاراکترهای تازه در فیلم گلادیاتور 2 ماکرینوس با اجرای دنزل واشنگتن هم وجود دارد که شبیه بازنمایی تازه ای از همان کاراکتر پروکسیمو (الیور رید) از فیلم اصلی است. کاراکتر کومودوس (واکین فینیکس) هم حالا با دو کاراکتر گتا (جوزف کوئین) و کاراکالا (فرد هچینگر) جایگزین شده که انگار برداشت تکراری از شخصیت کومودوس ارائه می دهند.

بزرگترین تفاوت بین شخصیت های فیلم اول و دوم این است که بازیگران دومی با احساسات غلیظ شده و به سبک تئاتری اجرا می نمایند؛ وگرنه صحنه های اکشن هم دنباله روی یک روند یکسان هستند. حتی می توان از روی صحنه های مواجهه در میدان نبرد این را تشخیص داد که غافلگیری هایی در میدان نبرد وجود دارد و می بینیم لوسیوس باید با کرگدن بجنگد؛ مثل ماکسیموس که ناگهان مجبور شد با ببرها مبارزه کند. البته خود اسکات برای گلادیاتور 2 وعده یکی از بزرگترین صحنه های اکشن عمر کاری اش را داده است.

گلادیاتور 2 شبیه آن سبک از دنباله هایی است که فیلمسازان در دهه هشتاد و نود میلادی عادت داشتند بسازند. آن سال ها به جای بسط داستان، فیلمسازان سعی می کردند دقیقا فرمول نسخه اصلی را تکرار نمایند. البته هیچکدام از این ها موجب نمی گردد که وقتی گلادیاتور 2 اکران شد به سرعت برای تماشا آن نشتابیم؛ با این حال، کمی نگرانی پس ذهنمان وجود دارد که شاید پایبندی بیش از حد گلادیاتور 2 به فیلم اول، ماهیت مستقل فیلم را خدشه دار نموده و عنصر شگفتی را از آن بزداید.

خاتمه بندی فیلم اصلی گلادیاتور ساخت دنباله برای آن را سخت می نماید

گلادیاتور 2 اولین کوشش برای ساخت دنباله ای بر فیلم اول نیست. در سال 2000 میلادی هیچ کس انتظار نداشت که گلادیاتور به موفقیت سینمایی بزرگی تبدیل گردد. منتقدان و تماشاگران آن را دوست داشتند و به زودی خبرهایی از ساخت دنباله برای آن منتشر شد. اما خاتمه بندی فیلم ادامه دادن داستان آن را بسیار سخت می نماید. از آنجا که فیلم 24 سال پیش اکران شده دیگر اسپویلر نخواهد بود که به آخر داستان اشاره کنیم.

در آخر گلادیاتور ماکسیموس بدون هیچ شک و شبهه ای می میرد و به خانواده اش در آن جهان ملحق می گردد. با چنین خاتمه بندی، ایده ادامه دادن داستان ماکسیموس تقریبا منتفی بود؛ اما تنها یک نفر وجود داشت که می توانست دنباله ای بر داستان آن بنویسد.

راسل کرو سراغ دوست خود نیک کیو رفت و از او خواست دنباله ای برای فیلم گلادیاتور بنویسد. نیک کیو که تا به حال در عمرش فقط یک فیلمنامه نوشته بود از کرو پرسید که چگونه کاراکترش در فیلم دوم ادامه پیدا خواهد نمود؛ با توجه به اینکه شخصیت کرو در آخر فیلم مرده و به الیسیوم می رود؛ که در پاسخ کرو به کیو گفت خودت یک جوری قضیه را حل کن. برای همین کیو شخصیت ماکسیموس را تبدیل به یک موجود جاودانه کرد که رستاخیز داشته است و در این میان سر و کله مسیح نیز پیدا می گردد.

در فیلمنامه گلادیاتور 2 نیک کیو، ماکسیموس پس از مرگ به برزخ می رود و به وسیله خدایان رومی دوباره به زمین فرستاده می گردد؛ چون یک انسان که خود را مسیح می خواهند روی زمین آغاز به موعظه نموده و مردم به سمتش جذب شده اند و این اگر ادامه پیدا کند، خدایان رومی همگی در بهشت می میرند. پس آن ها تصمیم می گیرند گلادیاتور را برای کشتن مسیح و پیروانش بازگردانند.

تازه قرار بود در آخر فیلم یک چرخش غیرمنتظره به سبک رستم و سهراب نیز داشته باشیم که ماکسیموس پس از کشتن این مسیح و دیگر وقتی کار از کار گذشته تازه متوجه می گردد که مسیح پسر خودش بوده و خدایان رومی او را فریب داده اند.

بیست دقیقه آخر فیلم هم قرار بود یک میدان جنگ بزرگ را به تصویر بکشد که تمام جنگ های عالم را، از اولین تا رسیدن به جنگ ویتنام در بر بگیرد. اگر این هم کم نیست، قرار بود نام فیلم مسیح کش (Christ Killer) باشد. مشخصا این فیلم هیچوقت ساخته نشد و ریدلی اسکات دلیل کنار گذاشتن آن را، نه مزخرف بودن فیلمنامه، که مخالفت تهیه نمایندگان مطرح نمود.

البته ایده های دیگری نیز وجود داشت؛ مثلا در یکی از آن ها ماکسیموس الکی در کولیسیوم خود را به مرگ زده تا بتواند به دور از چشم دیگران از رم خارج گردد. اما حتی اگر بدن ماکسیموس از رم بیرون برود، روح او در میدان جنگ باقی خواهد ماند و به نظر می رسد ماکسیموس در فیلم گلادیاتور 2 در قالب آرمان یا داستانی وجود خواهد داشت که الهام بخش لوسیوس می گردد تا بخواهد انتقام بگیرد.

گلادیاتور 2 باید داستان فیلم اول را بسط دهد

واکنش های اولیه به تریلر فیلم گلادیاتور 2 عموما مثبت بوده؛ اما دو نکته در این تریلر بحث های زیادی را باز نموده است؛ یکی استفاده از آهنگ جی زی (مشخصا آهنگ No Church in the Wild از Jay-Z) برای یک فیلم درام تاریخی. دوم بازیگری دنزل واشنگتن و لهجه امریکایی کاراکتر او به جای استفاده از لهجه بریتانیایی.

البته ممکن است این تصمیمات با قصد و نیت خاصی بوده باشد تا بین مخاطبان بحث راه بیندازد؛ برای همین امکان دارد از قصد بر نکات داستانی تأکید شده باشد که یادآور فیلم اول هستند، یا حتی بخش هایی از داستان را فاش نکند تا موقع تماشا فیلم غافلگیر شویم که واقعا امیدواریم همینطور بوده باشد؛ زیرا درست است که تماشا دوباره این جهان از قاب دوربین ریدلی اسکات چیز جذابی است، اما اگر گلادیاتور 2 یک بازسازی از فیلم اول از آب دربیابد واقعا ناامیدنماینده خواهد بود.

در گذشته، اسکات این ایده را مطرح نموده بود که گلادیاتور 2 می تواند فساد موجود در هسته رم را آنالیز کند و در نگاه های اجمالی و کوتاه، امپراتور گتا و کاراکالا نشان دهد و تا اینجا به نظر می رسد این موضوع در فیلم آنالیز خواهد شد. این تریلر بعلاوه لوسیوس و ژنرال آکاسیوس را به عنوان دشمنان سرسخت معرفی می نماید، اما با توجه به اینکه آن ها دشمن مشترکی دارند، طبق قانون دشمن دشمن من دوست من است، آن ها احتمالا تا آخر فیلم به متحدان یکدیگر تبدیل خواهند شد.

با وجود این پیش فرض ها، به نظر می رسد خود راسل کرو هیچ اشتیاقی برای فیلم گلادیاتور 2 ندارد. او در مصاحبه اخیر خود گفته کمی از شنیدن خبر ساخت گلادیاتور 2 ناراحت شده است؛ به خاطر این که کاراکتر او مرده و بنابراین، هیچکس برای ساخت دنباله سراغ او نیامده، حتی برای حضور در صحنه های فلش بک و مانند آن ها.

کرو در ادامه از شنیده هایش درباره داستان این فیلم گفت که نکاتی که درباره داستان و شخصیت نقش اصلی شنیده با فیلم اصلی جور درنمی آیند و یک سری تحولات شخصیتی وجود دارد که در سفر این کاراکتر نمی گنجد. اما چون کاراکتر او مرده، در نتیجه کرو حرفی برای گفتن در دنباله گلادیاتور نخواهد داشت.

البته در ادامه راسل کرو اعتراف کرد که حرف ها و اخبار درباره یک فیلم گلادیاتور دیگر او را به دوران قدیم خود بازگردانده و خاطرات درهایی را زنده نموده که به خاطر بازی در این فیلم به رویش باز شدند. برای همین یادآوری خاطرات گلادیاتور همواره با ردی از خاطرات و احساسات برایش همراه است و ساخت یک دنباله بدون او، ذره ای حسادت او را برمی انگیزاند.

با وجود ناامیدی راسل کرو نسبت به داستان دنباله گلادیاتور، همه بی صبرانه منتظر گلادیاتور 2 هستیم تا به انتظاری 24 ساله خاتمه ببخشد. اما این 24 سال به ما حق می دهد که انتظار بیشتر از یک بازسازی با بودجه ای کلان را داشته باشیم.

منبع: Screenrant