امریکا- چین؛ یک جنگ سرد تازه
به گزارش کیوسک خبری آشنا، دنیا به این باور رسیده که جنگ سرد تازه ای شروع شده و این بار در دو سوی صحنه امریکا و چین ایستاده اند و روسیه پای ثابت جنگ سرد قبلی غایب است. ستیز امریکا و چین با مسائل مالی شروع شد و حالا تبعات هولناک شیوع بیماری کووید19 در سطح دنیا منشأ ستیزهای جدید بین این دو کشور شده است.
امریکا مدعی است این بیماری که از چین شروع و از آنجا به جهان منتقل شد، با سهل انگاری چینی ها تبدیل به یک بحران عظیم جهانی شده تا آنها از آب گل آلود ماهی های درشت بگیرند. شاید چین کنونی با اتحاد جماهیر شوروی تحت سلطه کمونیست ها برابری نکند و در ظاهر هماوردی پایاپای برای امریکایی ها نباشد اما تمامی اسناد رسمی که دولت امریکا در این زمینه طی ماه های اخیر تهیه و ابلاغ نموده، بوی همان ستیز دهه های پیشین منتها با قرار داشتن چین در آن سوی نردبان مبارزه را می دهد. کاخ سفید در جدیدترین بیانیه خود مدعی شده است که حزب کمونیست چین تمامی ایده آل های جهانی و راهبردهای مورد استناد سایر کشورها را فقط در صورتی منصفانه می انگارد که به نفع خودش باشد و در غیراین صورت آن را نافی عدالت توصیف می نماید. به نظر می رسد این گونه ترسیم کردن چین در انظار جهانی ریشه در همان سلطه جویی هایی دارد که دونالد ترامپ و اسلاف وی همواره داشته اند و همان طور که برانکو میلانوویچ متخصص امور مالی آسیا- اروپا متذکر شده است انگاره های چین چه خوب و چه بد ریشه در سالیان متمادی دارد و چیز تازه ای نیست که ترامپ آن را یک سلطه جویی جدید از سوی رقیب شرقی اش تلقی کند. غربی ها فراموش نموده اند که مبارزه ایدئولوژیک را خود آنها با چین بخصوص پس از تغییرات انجام شده توسط دنگ شیائوپینگ شروع نموده و کوشیدند رفرم طراحی شده توسط وی را عملی ریاکارانه برای فریفتن غربی ها و خنجر زنی از پشت به اروپایی ها در لوای یک مدرن گرایی مدل غربی در چین جلوه بدهند. سه دهه پیش از آن انقلاب مائوتسه تونگ افسانه ای در چین نیز یک خیزش کهنه کمونیستی نامیده شده بود اما حقیقت امر این است که چین کنونی با رویکرد به ایده آل های نوین در زمینه های مالی، امریکا و سایر قدرت های جهانی و عظیمان اروپای غربی را در زمینه بازارهای مالی پشت سر گذاشته و در این خصوص نیازی به کرونا هم نداشته تا در سایه آن توان مالی دیگران را کمرنگ تر کند. اروپا از سال ها پیش کوشیده با تشکیل اتحادیه ای فراگیر (اتحادیه اروپا) مقابل زیاده خواهی های امریکا و روسیه و چین بایستد اما از یکسو فقط کشورهای اروپای غربی را در برگرفت (و به تدریج چند کشور درجه دوم اروپای شرقی هم جذب این اتحادیه شدند) و از جانب دیگر در همان جمع نیز شکاف هایی افتاد و برگزیت (جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا) تبدیل به یک آفت برای ساقط شدن تدریجی کل اتحادیه شد. در میان تمامی این لرزش ها و انشعاب ها چین ریتم ثابت حرکت خود را حفظ نموده و کوشیده تحت لوای هیچ کشور دیگری نرود و اگر با آنها نمی جنگد، تسلیم اهداف سیاسی آنان نیز نشود. در حالی که امریکا بر اثر خسران های حاصل از بسط کرونا فروغ مالی دو سه سال نخست زمامداری دونالد ترامپ را از دست داده و یک سال فاجعه وار (2020) را به نیمه آن رسانده و اتحادیه اروپا به رغم تفرق شدید در میان اعضایش شریک اول حداقل 89 کشور جهان در تبادل های مالی است، اجناس پرفراوری و آسان مصرف چین تمامی بازارها را در سطح پنج قاره درنوردیده و هرچند کارشناسان مالی دوروبر ترامپ مایل به اعتراف نیستند اما اگر قرار باشد نکته و اسلحه ای اضافی جنگ سرد بین امریکا و چین را از شرایط کنونی آن رها نکند، آنها را باید بازنده این تقابل دانست. این در حالی است که جنگ های سیاسی داخلی در امریکا بخصوص در سال برگزاری انتخابات جدید این کشور حواس ها را از صحنه پیکار عظیم تر با چین دور نموده و فکر و ذهن ترامپ آشفته، غلبه بر جوبایدن رقیب آرامش از حزب دموکرات در انتخابات آبان ماه امریکا است.
اندرو موراوچیک تحلیلگر سیاسی شاخص اروپایی چند سال پیش اتحادیه اروپا را قدرت نامرئی صحنه سیاست و اقتصاد جهان نامید ولی امروز این وصف بیشتر برای چینی ها به درد می خورد. برای کشوری که هیاهو نمی نماید، فراوری انبوه دارد، اجناسش را ارزان می فروشد، ماهیت جنگ افروز ندارد و خوب می داند مقابل غرش های ظاهری امریکا چگونه عمل کند تا بهانه ای برای افزایش تقابل و بداخلاقی های بیشتر به دست این دشمن ندهد، با این تدابیر برنده جنگ سرد تازه جهان نه روسیه ای که دیگر پای یک تقابل دائمی با امریکایی ها نیست بلکه چینی است که رهبرانش با لبخند خود بر ابروهای گره خورده ترامپ سایه ای سنگین انداخته اند.
منبع: project syndicate
منبع: ایران آنلاین