سوگ های بچگانه ، چطور به بچه ها در تجربه سوگواری و از دست دادن عزیزان یاری کنیم؟

به گزارش کیوسک خبری آشنا، مواجهه افراد در مقابل سوگ به خصوص سوگ ناشی از مرگ با یکدیگر فرق دارد. بعضی به راحتی با آن کنار می آیند و بعضی ممکن است سال های سال با سوگ ناشی از فقدان دست به گریبان باشند و تمام زندگی شان تحت الشعاع قرار بگیرد. اما مواجهه با سوگ در بچه ها متفاوت از بزرگسالان است چرا که آنها هنوز درک درستی از چرای

سوگ های بچگانه ، چطور به بچه ها در تجربه سوگواری و از دست دادن عزیزان یاری کنیم؟

به گزارش خبرنگاران، مرگ، بزرگ ترین سوگی است که افراد در زندگی آن را تجربه می نمایند. سوگ تنها منتهی به مرگ نمی گردد و انواع مختلفی دارد که شاید مرگ شدیدترین نوع آن باشد. سوگ می تواند در اثر اتفاقات بزرگ و کوچکی در زندگی روی دهد و به افراد منتقل گردد چنان که بیشتر بچه ها نخستین سوگ زندگی خود را در زمان از شیر گرفته شدن یا رفتن به مهدکودک و جدایی چندساعته از خانواده تجربه می نمایند و این سوگ در سال های بعد ممکن است با شکستن یا گم شدن اسباب بازی، پاره شدن لباس، گرفتن نمره کم در مدرسه یا انتقال از یک مدرسه به مدرسه دیگر، طلاق والدین، جنگ و وقایع طبیعی و... رخ دهد. روبروه افراد در مقابل سوگ به خصوص سوگ ناشی از مرگ با یکدیگر فرق دارد. بعضی به راحتی با آن کنار می آیند و بعضی ممکن است سال های سال با سوگ ناشی از فقدان دست به گریبان باشند و تمام زندگی شان تحت الشعاع قرار بگیرد. اما روبروه با سوگ در بچه ها متفاوت از بزرگسالان است چرا که آنها هنوز درک درستی از چرایی مرگ ندارند.

تشریح مرگ برای بچه ها

از مرگ گریزی نیست اما چگونگی تشریح آن برای بچه ها اینقدر اهمیت دارد که شاید هر فردی از عهده آن برنیاید. بعضی اوقات در روبروه با مرگ و تشریح آن برای بچه ها از عباراتی مثل خدا آدم های خوب را پیش خودش می برد، یا مثلا پدربزرگ خوابیده و یا مامان بزرگ رفته مسافرت و... استفاده می گردد که ازجمله آموزه های نادرستی است که در زمان سوگواری به کودک گفته می گردد که او را به هیچ وجه قانع نمی نماید.

فاطمه قاسم زاده، روانشناس کودک در این باره به خبرنگاران می گوید: این نکته مهمی است که نباید در خصوص مرگ برای بچه ها داستان سرایی کنیم و حتما باید به شکلی ساده به سؤالات او پاسخ بگوییم و مثلا عنوان کنیم که پدربزرگ چون فوت نموده پس دیگر نمی تواند غذا بخورد، راه برود، صحبت کند و این مسئله برای همه ما ناراحت نماینده است و چون او را خیلی دوست داشته ایم حالا با دور هم جمع شدن می خواهیم با او خداحافظی کنیم. عنوان کردن این مسئله که مثلا چون پدربزرگ بیمار بوده، فوت نموده می تواند اثرات نامطلوبی بر فکر کودک بگذارد و تصور کند هر فردی که بیمار می گردد در نهایت فوت می نماید. اگر طی این مدت کودک سؤالاتی را پرسید که جواب آن را نمی دانید به جای دادن اطلاعات غلط و نامفهوم به او که باعث سردرگمی اش می گردد، بهتر است با او درخصوص این موضوع صحبت کنید و به هیچ عنوان او را به این علت که جواب سؤالاتش را نمی دانید از خودتان طرد نکنید.

از نقاشی تا پذیرش مرگ

به اعتقاد قاسم زاده، یکی از راه هایی که می تواند به کودک در پذیرش مسئله مرگ اطرافیان یاری کند، شرکت دادن او در مراسم های ترحیمی است که برای متوفی گرفته می گردد. کودک باید فرصت این را داشته باشد تا برای عزیز از دست رفته اش همچون دیگران و به شیوه خود سوگواری کند تا در آینده دچار افسردگی یا اختلالات خلقی نگردد. برای یاری کردن بیشتر به کودک می توانید از او بخواهید نقاشی بکشد یا در خصوص فردی که از دست رفته صحبت کند و خاطراتش را بگوید. اگر حین صحبت کردن در خصوص مرگ کودک تان به گریه افتاد، مانع گریه کردن او نشوید؛ چرا که باید یاد بگیرد گریه کردن و ناراحت بودن در مرگ عزیزان موضوعی طبیعی است و خجالت آور نیست و همه افراد در هنگام روبرو شدن با این پیشامدها با گریه کردن خودشان را آرام می نمایند.

سوگ در بچه ها نه تنها برای مرگ اطرافیان، که ممکن است برای از دست دادن یا شکستن اسباب بازی، ازدست دادن یا گم کردن حیوان خانگی، طلاق والدین، بستری والدین در بیمارستان یا درخانه و... اتفاق بیفتد؛ اتفاقاتی که ممکن است برای افراد بزرگسال بی اهمیت باشد اما اثرات روحی و روانی زیادی را بر بچه ها داشته باشد. پس همانطور که ما به عنوان افراد بزرگسال احتیاج داریم تا در هنگام سوگواری با دیگران همدردی کنیم بچه ها نیز به این همدردی احتیاج دارند. بعضی بچه ها در زمانی که استرسی به آنها وارد می گردد تمایلی به بیان احساسات خود ندارند در این شرایط برترین راه این است که والدین شرایطی را فراهم نمایند که کودک استرس و ناراحتی خود را به آسانی بیان کند و این بیان احساسات نباید با تمسخر والدین همراه باشد و مثلا عنوان گردد که شکستن اسباب بازی که گریه نداره، بلکه باید با او همدردی نموده و کودک را از فضای اندوهگینی که برایش ایجاد شده خارج کنیم.

آموزش تاب آوری به بچه ها

به گفته قاسم زاده یکی از راه های مناسب برای پذیرش مرگ به وسیله بچه ها این است که تا قبل از روبرو شدن او با مرگ عزیزانش، او را با مرگ موجودات زنده ای که در اطرافش هستند، آشنا کنیم. این موجود می تواند جوجه یا حیوان خانگی، مورچه یا مگس، پرنده و حتی گل و گیاهان باشد؛ زمانی که این بچه ها مردن این موجودات را می بینند، می توانند در روبروه با مرگ عزیزانشان تحمل و تاب آوری بیشتری داشته باشند؛ چرا که تا قبل از این واقعه دردناک با مرگ دیگر موجودات آشنا شده اند و توانایی قبول این رویداد را به دست می آورند. در هنگام فوت نزدیکان بهتر است والدین با کودک در خصوص مرگ حیوانات و حشراتی که قبلا دیده، صحبت نمایند تا بتواند واقعیت مرگ و فقدان عزیزان را به آسانی درک کند و مثلا به او بگویند همانطور که حیوانات می میرند، انسان ها نیز یک روز می میرند، در عین حال کودک را تشویق نمایند که احساسات خود را نسبت به این واقعه بیان کند و بگوید که چه چیزی از مرگ می داند یا در خصوص آن چه فکری می نماید. ضمن اینکه در مواقع بروز مرگ برای نزدیکان کودک یکی از برترین راه ها این است که والدین و اطرافیان انعطاف بیشتری نسبت به خواسته های کودک از خود نشان دهند و کودک را در بیان ترس ها، احساسات و تخیلاتی که دارند آزاد بگذارند تا کودک با برون ریزی احساسات بهتر بتواند با واقعه دردناکی که آن را تجربه می نماید کنار بیاید.

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 26 شهریور 1401 بروزرسانی: 26 شهریور 1401 گردآورنده: kshna.ir شناسه مطلب: 1084

به "سوگ های بچگانه ، چطور به بچه ها در تجربه سوگواری و از دست دادن عزیزان یاری کنیم؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سوگ های بچگانه ، چطور به بچه ها در تجربه سوگواری و از دست دادن عزیزان یاری کنیم؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید